موضوع این درس، کلمه must است. شاید قبل از آنکه بگوییم معنی آن چیست، بهتر است بگوییم معنی آن چی نیست:
اگر ترجمه فارسی آن را نگاه کنید، نوشته شده: “باید”. احتمالاً شما هم این کلمه را به همین معنی به خاطر سپردهاید.
اما مهم است بدانیم که معنی اصلی must، باید” نیست”.
به عکس زیر نگاه کنید: دو همکار لورن درباره علت سرکار نیامدن او صحبت میکنند.
وقتی یکی از آنها میگوید:
She must be sick.
منظور این است که من مطمئنم او مریض است. واضح است که مریض است.
معنی ضمنی چنین جملهای میتواند این باشد: لورن فقط در صورتی سر کار نمیآید که مریض شود یا اتفاق مشابهی برای او بیفتد.
مانند بقیه افعال کمکی (can و should و …) اینجا هم ساختار جمله حاوی must به این شکل است:
اول فاعل میآید، بعد must و بعد فعل جمله:
be know have live |
must (not) |
I / we / you / they he / she / it |
معنی اصلی must
پس دوباره تکرار میکنیم: کاربرد اصلی must بیان باور به درستی یک گزاره است. یعنی معتقدیم که چیزی درست است.
با خواندن چند جمله زیر، این موضوع بهتر در ذهن جا میافتد:
It’s evening, and you haven’t eaten anything all day. You must be hungry.
My brother has worked at your company for years. You must know him.
My friends have the same zip code as you. They must live near you.
(on the phone) This isn’t John? I’m sorry. I must have the wrong number.
به همین ترتیب، از must not هم برای بیان چیزی که درستی آن را باور نداریم، استفاده میکنیم.
The phone rang eight times, and Megan didn’t answer. She must not have her phone with her.
Miguel takes the bus everywhere. He must not have a car.
The Silvas are always home on Fridays. They must not work then.
معنی دوم must
گاهی وقتی قبل از یک فعل، must میآوریم، منظور این است که انجام آن فعل ضروری و لازم است.
You must eat well if you want to be healthy.
They’re in a dangerous situation. They must be careful.
Workers must wear safety glasses at this machine.
In the United States, you must be 18 to vote.
You must have a passport to travel outside your country.
برای منفی کردن جمله هم کافیست به must یک not اضافه کنیم:
Bicyclists must not ride on the sidewalk.(= they must ride in the street)
You must not be late for school again!
must با این معنای دوم، تقریباً هم معنی است با have to که در درس دیگری آن را بررسی کردیم.
[درس مرتبط: have to]
هر دو اشاره به یک التزام و باید دارند اما التزام must کمی شخصیتر است در حالیکه التزام و باید مربوط به have to قویتر، غیرشخصی و مربوط به یک مرجع قدرت بیرونی است.
I’ll be late for work tomorrow. I have to go to the dentist.
تفاوت این دو با should آشکارتر است: should اشاره دارد به نظر شخصی و در واقع توصیه، پیشنهاد یا نصحبت را با should بیان میکنیم:
Tom doesn’t study enough. He should study harder.
[درس مرتبط: should]
یک نکته مهم دیگر این است که must، شکل گذشته ندارد و برای زمان گذشته از had to استفاده میکنیم.
They were in a dangerous situation. They had to be careful. (They must be careful.)
We had to wear safety glasses when we visited the factory last week. (We must wear)
اینجا اگر must را صرفاً ترجمه کنیم به “باید”، معنای اصلی آن منتقل نمیشود.
در نتیجه نه موقع خواندن و شنیدن آن، معنی درست جمله را درک میکنیم نه موقع نوشتن و صحبت کردن میتوانیم آن را به درستی به کار ببریم.
برای یادگیری کلمهای مانند must، باید توضیح دقیق آن را از کتاب گرامر یا دیکشنری بخوانیم، چند مثال خوب ببینیم، در زمانهای مناسب آن را مرور کنیم و در آینده مثالهای جدیدی را برای آن در کتابها و سریالها و ورودیهای دیگهای که دریافت میکنیم ببینیم.
به این ترتیب، یادگیری ما به تدریج عمیق و عمیقتر میشود
هیوا عزیز ببخشید در جمله
They were in a dangerous siruarion. They had to be careful
فکر می کنم situation لازمه که جایگزین siruarion بشه
درسته همایون عزیز، ممنونم که اطلاع دادی