نگاهی به عکس روبرو بیندازید و موقعیتی که به تصویر کشیده شده است را در نظر بگیرید:
شخص بیماری که ضروری است روزی سه بار داروی تجویز شده توسط پزشک را مصرف کند.
در واقع یک التزام بیرونی و غیرشخصی برای انجام اینکار او را ملزم به انجام اینکار میکند. به زبان سادهتر یعنی او این کار را صرفاً با احساس و نظر شخصی خود انجام نمیدهد. از نظر پزشک او و تخصص و دانشی که او دارد، انجام اینکار ضروری است.
در زبان انگلیسی، چنین ضرورت و بایدی را با have to بیان میکنند.
ساختار جمله و جدول صرف آن به این شکل است:
to do to work to go to watch |
have
has |
I / we / you / they
he / she / it |
هنگام خواندن نمونه جملات زیر برای have to، به نوع “باید” و التزامی که شخص را وادار به انجام آن عمل میکند توجه کنید:
I’ll be late for work tomorrow. I have to go to the dentist.
اینجا شخص برای حل یک مشکل واقعی ملزم به رفتن به دندانپزشک است. صحبت از نظر و احساس شخصی نیست.
Megan starts work at 7.00, so she has to get up at 6:00.
اینجا هم مگان به دلیل حاضر شدن به موقع در محل کار و قوانینی که آنجا وجود دارد، ملزم است که ساعت ۶ بیدار شود تا ساعت ۷ به محل کار برسد.
You have to pass a test before you can get a driver’s license.
اینجا هم به طور غیرمستقیم و تلویحی گفته شده که با توجه قوانین مربوط به راهنمایی و رانندگی، شخص باید آزمونی را پاس کند تا بتواند گواهینامه بگیرد.
همانطور که احتمالاً حدس میزنید، گذشته have to میشود had to :
I was late for work yesterday. I had to go to the dentist.
We had to walk home last night. There were no buses.
سوالی و منفی کردن have to
در جمله زمان حال، برای سوالی کردن do و does را به اول جمله میآوریم:
?… have to | I / we / you / they
he / she / it |
do
does |
و برای منفی کردن از don’t و doesn’t استفاده میکنیم:
… have to | don’t
doesn’t |
I / we / you / they
he / she / it |
اما در زمان گذشته برای سوالی کردن از did در ابتدای جمله استفاده میکنیم:
?… have to | I / we / you / they / she / he / it | did |
و برای منفی کردن not را به did اضافه میکنیم:
… have to | didn’t | I / we / you / they / he / she / it |
چند جمله زیر، مثالهایی برای جملات سوالی و منفی have to هستند:
What time do you have to go to the dentist tomorrow?
Does Megan have to work on Saturdays?
Why did they have to leave the party early?
توجه کنید که جمله منفی have to، بیانگر این است که اجبار و لزومی ندارد که کاری انجام شود:
I’m not working tomorrow, so I don’t have to get up early.
برای مثال، اینجا گفته میشود که چون فردا قرار نیست کار کنم (این التزام بیرونی وجود ندارد،) پس حتما لازم نیست زود بیدار شوم.
Mike doesn’t have to work very hard. He’s got an easy job.
We didn’t have to wait very long for the bus – it came in a few minutes.
دو کلمه رایج دیگر داریم که شباهت زیادی به have to دارند: ۱) must و ۲)should
باوجود آنگه گاهی همه اینها را به “باید” ترجمه میکنیم، اما توجه به تفاوت ظریف آنها مهم است.
کاربرد اصلی must برای اشاره به یک باور در مورد درستی چیزی است.
It’s evening, and you haven’t eaten anything all day. You must be hungry.
My brother has worked at your company for years. You must know him.
معنی دوم کلمه must، به نسبت should، شباهت بیشتری به have to دارد اما کمی شخصیتر و مشخصتر (غیر کلی و غیر عمومی) است.
با این وجود در جملاتی مانند زیر، میتوان این دو را به جای هم به کار برد:
You must pass a test before you can get a driver’s license.
or
You have to pass a test before you can get a driver’s license.
In many countries, men must do military service.
In many countries, men have to do military service.
[درس مرتبط: must]
تفاوت این دو با should آشکارتر است: should اشاره دارد به نظر شخصی. در واقع توصیه، پیشنهاد یا نصحیت را با should بیان میکنیم:
Tom doesn’t study enough. He should study harder.
[درس مرتبط: should]