هنگام بررسی عوامل موثر بر یادگیری زبان، غالباً سهم عوامل جانبی و حاشیهای را دست کم میگیریم.
فرضیه پنجم و آخر درباره این عوامل فرضیه Affective Filter یا فیلتر عوامل عاطفی است.
این فرضیه بیانگر دیدگاه دکتر کراشن درباره تعدادی از متغیرهای عاطفی است که نقش کمکی در یادگیری و فراگیری زبان دوم بازی میکنند. مواردی مانند انگیزه، اعتماد بنفس و اضطراب جز این متغیرهای عاطفی هستند.
به باور کراشن، کسانی که انگیزه و اعتماد بنفس بالاتری دارند، تصویر خوبی از خود در ذهن دارند و سطح اضطراب پایینی دارند، در فراگیری زبان دوم بهتر عمل میکنند و احتمال موفقیتشان بالاتر است.
برعکس، کسانی که انگیزه و اعتماد بنفس پایینی دارند و گرفتار اضطراب هستند با یک فیلتر عاطفی مواجه میشوند که منجر به یک بلاک و سد ذهنی میشود و از فهمیدن “ورودی قابلفهم” که وجود آن برای فراگیری زبان ضروری است، جلوگیری میکند.
به عبارت دیگر، وقتی چنین فیلتری در ذهن شخص فعال میشود، شخص به سختی میتواند در مسیر فراگیری زبان جلو برود.
از طرفی، برای جلو رفتن وجود عوامل عاطفی مثبت ضروری است اما به تنهایی کافی نیست.
عالی