در بخشهای مختلف این سایت، در مورد اصول و نکات زیادی برای بهبود کیفیت یادگیری صحبت کردهایم. در این درس نکات دیگری را ذکر میکنیم که به ما در افزایش کیفیت یادگیری و پیشرفت بهتر در زمان کمتر کمک میکنند.
این نکات از کتابهای معتبر و مقالات علمی منتشر شده در زمینه یادگیری زبان دوم یا رشته مطالعات زبانشناختی استخراج شدهاند و پشتوانه علمی و تجربی قوی دارند.
دو نکته برای افزایش کیفیت یادگیری کلمات
شما چند کلمه یا عبارت را میتوانید به راحتی و بدون افت کیفیت در یک روز یاد بگیرید؟ هرکسی لازم است جواب تقریبی این سوال را بداند.
شخص زبانآموز نباید تلاش کند بیشتر از این تعداد کلمه در روز بخواند چون کیفیت یادگیریاش افت میکند.
همچنین هرکسی باید یاد بگیرد فلشکارتهای خوبی بسازد تا این کلمات را ماندگارتر و باکیفیتتر یاد بگیرد.
ما در مراحل مختلف نحوه انجام این کار را آموزش میدهیم.
در تکمیل نکته بالا لازم است تاکید کنیم که بهتر است کلمات یا نکات مرتبط به هم را با هم یاد نگیریم.
برای مثال اگر الان کلمه good را داریم یاد میگیریم، یادگیری کلمات مرتبط (مثلاً مترادف یا متضاد یا هم خانواده) مانند well یا bad یا معنی دوم good به معنی کالا را به روزها و هفتههای بعد موکول کنیم یا هر وقت دوباره در جایی آن کلمه مرتبط را دیدیم، آن را یاد بگیریم.
حتی کلماتی که به نحوه کاربرد مشابهی (مانند train یه معنی قطار و bus به معنی اتوبوس) یا در یک رده جای میگیرند (مانند دو میوه ) را بهتر است با هم یاد نگیریم.
البته بعد از اینکه آنها را یاد گرفتیم، اگر با هم بیایند ایرادی ندارد. پس بهتر است در ابتدا کلمات پراکنده و بی ربط را با هم یاد بگیریم اما موقع مرور میتوانیم کلمات مرتبط را هم با هم مرور کنیم.
اهمیت حالت ذهنی یادگیرنده در حین یادگیری
کیفیت یادگیری بستگی دارد به کیفیت عملکرد ذهنی مغز در زمانی که در حال یادگیری هستیم. این یک اصل بنیادیست که در مورد تمام فعالیتهای مربوط به یادگیری زبان صدق میکند.
یعنی هر چقدر حالت ذهنی عمیقتری داشته باشیم یا آرامش و تمرکز بیشتری داشته باشیم، سریعتر و بهتر یاد میگیریم.
یکی از مزایای استفاده از فلشکارت مرتبط به همین اصل است. در حین مرور ما وادار میشویم که نکتهای را به خاطر بیاوریم (recall). اگر به خاطر داشته باشید اصل سوم از اصول پنجگانه مرتبط به حافظه درباره این موضوع بود: بازخوانی نکنیم، به خاطر بیاوریم
تمرین بیشتر، کیفیت یادگیری بهتر
یادگیری یک کلمه یا عبارت یا نکته تضمین نمیکند که هر وقت به آن نیاز داشتید، به آن دسترسی دارید. در واقع ممکن است شما یک نکته را بلد باشید اما هنگام نیاز آن نکته به یادتان نیاید.
گاهی به این آموختهها، آموختههای منفعل یا passive میگویند. هدف این است که اینها را به آموختههای فعال یا active تبدیل کنیم. طوریکه به هنگام نیاز بلافاصله و بدون تلاش به آنها دسترسی پیدا کنیم.
برای اینکار یعنی برای افزایش تسلط نیاز به تمرین بیشتری داریم. تمریناتی که برای افزایش تسلط یا توسعه fluency انجام میدهیم باید دو ویژگی مهم داشته باشند:
نکته اول این است که تمرکز باید روی معنی آن کلمه یا عبارت یا جمله باشد.
نکته دوم این است که آن را باید تکرار کنیم.
بنابراین نکاتی که یاد میگیریم را باید به کررات به کار بگیریم (نکته دوم) و هنگام تکرار و مرور باید به معنی آن توجه کنیم (نکته اول). توجه به معنی میتواند با تصور و تجسم ذهنی کاربرد یا موقعیتی باشد که آن نکته در آنجا استفاده میشود.
برای روشنتر شدن این موضوع، بیایید اعداد را مثال بزنیم.
برای افزایش تسلط بر اعداد یک تمرین خوب این است که یک نفر یک سری اعداد (مثلاً forty-two و …) را برای ما بخواند. ما هم به جای نوشتن املای آن (forty-two)، عدد مربوط به آن (۴۲) را بنویسیم و هر بار تلاش کنیم سرعت انجام این کار را بیشتر کنیم.
کسی که این تمرین ر ا انجام میدهد، لازم است به معنی و محتوای چیزی که میشنود فکر کند، نه به املا و فرم آن.
تمرین مشابهی را میتواند در مورد روزها یا ماهها هم انجام داد.
شاید این نکته در مورد اعداد و تاریخها واضح باشد. اما چنین کاری را برای یادگیری هر نکتهای میتوان انجام داد. هنگام یادگیری و مرور آن باید به معنی واقعی و کاربرد و موقعیت مربوط به آن را توجه کنیم. ترجیحاً در اثر تکرار باید سرعت انجام آن را هم بیشتر کنیم.