یکی از ضروریترین کارهایی که لازم است در راستای یادگیری زبان انجام دهیم، یادگیری کلمات مهم و رایج آن زبان است.
در این درس، کمی درباره یادگیری کلمات به کمک دیکشنری تک زبانه به ویژه در اوایل مسیر یادگیری زبان صحبت میکنیم.
یکی از اصول اساسی یادگیری زبان طبق روش تسلط دائمی این است که نباید از ترجمه فارسی کلمات و در نتیجه از دیکشنری انگلیسی به فارسی استفاده کنیم.
در نتیجه دو کار زیر را باید انجام دهیم:
۱) یا باید کلمات را به کمک عکس و تصویر یاد بگیریم ( که در مورد تعداد کمی از کلمات یعنی کلمات عینی مانند سیب و موتور یا کلمات سادهای مانند خوردن و پنج شنبه این روش امکانپذیر است).
۲) یا باید از دیکشنری تک زبانه استفاده کنیم؛ یعنی تعریف و توضیح کلمات را به همراه نمونه جمله و اطلاعات دیگر بخوانیم تا آن کلمه را یاد بگیریم.
ما روش اول را در مورد ۶۲۵ کلمه پایه انجام دادیم و برای کلمات عینی و ساده دیگر هم میتوانیم از این روش استفاده کنیم.
برای بقیه کلمات از روش دوم استفاده میکنیم؛ یعنی از دیکشنری تک زبانه استفاده میکنیم.
دیکشنری چند لایه
دیکشنری تک زبانه عادی (مثلا دیکشنری لانگمن) دو لایه دارد:
۱) لایه کلمات معرف که حدود دو هزار کلمه است.
۲) لایه مدخل یا کلمات آمده در دیکشنری که ممکن است شامل چند ده تا چند هزار کلمه باشد.
برای مثال، کلمه breakfast را که در عکس بالا آمده در نظر بگیرید.
کلماتی مانند the و first و of و day که در تعریف کلمه موردنظر آمدهاند جز لایه اول (لایه کلمات معرف) هستند اما کلمه breakfast که همان کلمه موردنظر ماست جز لایه دوم است.
برای فهمیدن کلمات لایه دوم، کافیست کلمات لایه اول را بدانیم.
قبلاً در درس دیگری، در مورد این لایه یا کلمات معرف صحبت کردهایم:
[درس مرتبط: کلمات معرف]
اما اینکه کلمات لایه اول را چگونه یاد بگیریم، خود یک مسئله و چالش است. یک راه حل برای حل این مسئله، دیکشنری چند لایه است.
برای حل این مسئله، لازم است لایه اول یعنی کلمات معرف را به چند لایه تقسیم کنیم؛ طوریکه کلمات هر لایه، فقط توسط کلمات لایههای قبل (که کلمات سادهتری هستند) تعریف شوند.
به این ترتیب، هنگام خواندن تعریف یک کلمه، تمام کلمات آمده در تعریف آن، برای ما آشنا خواهند بود. در نتیجه به کمک تعریف کلمات، به راحتی میتوانیم آن کلمه را یاد بگیریم.
به عبارتی، به جای یک دیکشنری متعارف که دو لایه دارد، باید از دیکشنری چند لایه استفاده کنیم.
دیکشنری چند لایهای که ما استفاده میکنیم، شامل چهار لایه است و برای دانستن کلمات هر لایه، کافیست کلمات لایه قبل را بدانیم.
کلمات لایه اول را تنها به کمک تصویر، جملات ساده و گاهی اگر ناچار باشیم به کمک ترجمه یاد میگیریم.
کلمات لایه بعدی را هم به کمک کلمات لایه قبل یاد میگیریم.
اجازه بدهید لایههای دیکشنری چند لایه را بررسی کنیم:
لایه اول: اتم های معنایی یا semantic atoms
لایه اول شامل ۶۱ کلمه است. این کلمات، مفاهیم مشترک جهانی هستند که در تمام زبانها وجود دارند. به کلمات لایه اول، اتمهای معنایی یا semantic atoms یا semantic primes میگوییم.
این اتمهای معنایی در طول سه دهه اخیر توسط دو محقق برجسته به نامهای آنا ویرزبیکا (+) و کلیف گادارد (+) و بر اساس مفهوم Natural Semantic Metalanguage یا NSM شکل گرفته اند.
این مفهوم، یک رویکرد خاص برای تحلیلهای زبانی است که در آن ساختارهای زبان را به واحدهای اولیه و پایهای که بین تمام زبانها مشترک هستند میشکنند.
اگر آن کلمات سادهتر را به هم دوباره به کمک کلمات سادهتر دیگری تعریف کنیم و این روال را تکرار کرد، در نهایت به یک مجموعه کلمات پایهای بسیار ساده مانند “من” در فارسی و thing در انگلیسی میرسیم که دیگر نمیتوان آنها را به کمک کلمات سادهتر از خودشان تعریف کرد. به این کلمات، اتمهای معنایی میگوییم.
دو محقق و زبان شناسی که در بالا به آنها اشاره کردیم، با پیدا کردن و مقایسه این کلمات در زبانهای مختلف (از جمله انگلیسی و فارسی)، به یک مجموعه از مفاهیم مشترک بین زبانهای مختلف رسیدند و اسم آنها را اتمهای معنایی گذاشتند (لینک مقاله انگلیسی مربوط به NSM در دانشگاه گریفیت).
نتایج این تحقیقات و کارها در دو کتاب منتشر شده است.
کتاب اول Semantics: Primes and Universals نام دارد و نوشته دکتر آنلا ویرزبیکا است که توسط انتشارات دانشگاه آکسفورد به چاپ رسیده است.
کتاب دوم با عنوان Meaning and Universal Grammar توسط همین نویسنده و با همکاری دکتر کلیف گادارد در دو جلد به چاپ رسیده است.
لایه دوم: مولکول های معنایی یا semantic molecules
لایه دوم این دیکشنری چند لایه، شامل ۳۰۰ کلمه است که به آنها مولکولهای معنایی یا semantic molecules میگوییم. این کلمات، فقط بر اساس کلمات قبل از خود تعریف میشوند. به عبارتی در تعریف آنها از کلمات جدیدی استفاده نمیشود.
این لایه بندی و تقدم و تاخیر کلمات، بر اساس تحلیلهای گراف وابستگی دیکشنری پژوهشی لانگمن به دست آمده است. دیکشنری لانگمن پژوهشی، یک دیکشنری مبتنی بر NSM است که در آن بین تعاریف حلقه وجود ندارد. یعنی اگر در تعریف کلمه hard از difficult استفاده کنیم، برای تعریف difficult از کلمه hard نمیتوانیم استفاده کنیم.
نتایج این تحقیقات، در مجله Lexicography در سال ۲۰۱۱ توسط انتشارات آکسفورد به چاپ رسیده است (لینک مقاله).
ما این ۳۰۰ کلمه را در هشتاد درس کوتاه بررسی میکنیم.
لایه سوم: کلمات معرف یا defining vocabulary لانگمن
همانطور که در ابتدای این درس اشاره کردیم، قبلاً در درس دیگری در مورد کلمات معرف صحبت کرده بودیم. در اینجا ما فرض میکنیم که قبلاً آن درس را خواندهاید.
[درس مرتبط: کلمات معرف]
پیشنهاد میکنیم در صورتیکه آن را نخواندهاید، قبلاً از خواندن ادامه این درس، نگاهی به آن درس بیندازید.
لایه سوم از این دیکشنری چند لایهای، شامل دو هزار کلمه معرف لانگمن است. تمام این دو هزار کلمه، به کمک کلمات دو لایه قبل، یعنی ۳۶۰ کلمه تعریف میشوند.
این دو هزار کلمه، حاصل کار دکتر مایکل وست در سال ۱۹۵۳ است و به نام General Service List یا به اختصار GSL شناخته میشود. GSL شامل کلمات با تکرار بالا به همراه رایجترین معنی آنهاست.
شرح کارهای مایکل وست در ارتباط با این لیست در کتاب معروف او به نام General Service List of English Words آمده است (لینک کتاب در آمازون).
لایه چهارم: کلمات دیکشنری لانگمن
لایه آخر این دیکشنری هم شامل تمام کلمات آمده در دیکشنری لانگمن است که حدود ۸۰ هزار کلمه است.
تمام این کلمات، با دو هزار کلمه لایه قبل توضیح داده شده اند.
ما در درس دیگری، نحوه استفاده از این دیکشنری آنلاین را بررسی کردهایم.
[درس مرتبط: معرفی دیکشنری آنلاین لانگمن و نحوه استفاده از آن]
اختیاری: متدولوژی ساخت و تست دیکشنری چند لایه
برای ایجاد این دیکشنری، ابتدا تمام تعریفهای کلمات دیکشنری لانگمن مبتنی بر NSM به کمک آمارهای آمده در پژوهش مربوط به دیکشنری بدون حلقه (+) لایهبندی شدند.
بعد هر تعریف با هدف افزایش روانی و دقت آن ویرایش شد. همچنین در این تعریفها فقط از کلمات لایهی قبل استفاده شد.
بعد به کمک کامپیوتر، تعداد مولکولهای اتمی را به ۳۰۰ کلمه کاهش دادند. این کلمات در قالب دوازده درس دستهبندی شدند و در تعریف آنها از جمله (به جای کلمه مترادف) استفاده شد. همچنین برای هر کلمه، نمونه جملاتی هم در کنار تعریف آن آورده شد.
برای تست این دیکشنری، افرادی را آوردند و به آنها تعریف کلمات را نشان دادند و از آنها خواستند که کلمه موردنظر را حدس بزنند تا به این ترتیب کیفیت تعریف کلمات را ارزیابی کنند. در ۹۵% موارد، این افراد توانستند کلمه تعریف شده را بیان کنند. با گفتن حرف اول آن کلمه، این عدد به ۱۰۰% رسید.
فوق اعاده بود هیوا جان باید اعتراف کنم که اولین بار هستش با این مباحث در مورد دیکشنری اشنا میشم