در درس مربوط به معرفی دیکشنری چند لایه، گفتیم که در لایه اول از دیکشنری چهار لایه، قرار است ۶۱ کلمه پایهای را یاد بگیریم.
در ۱۶ درس اول از این مجموعه، کلمات لایه اول را به کمک تصاویر مناسب، جمله و توضیح یاد میگیریم.
در چند درس قبل، تعدادی از این کلمات را یاد گرفتیم و در این درس، یادگیری آنها را ادامه میدهیم.
live, lives, to live, living, lived, is alive
فرض کنید نمی دانیم ماهی به انگلیسی به چه معنی است. در چنین مواردی از thing استفاده می کنیم.
حالا میخواهیم بگوییم ۱) دو عدد از این چیزها زنده هستند و ۲) یکی از آنها زنده نیست:
۱) Two of these things are alive.
۲) One of these things is not alive.
یا می خواهیم بگوییم این چیزها (اشاره به ماهیها) در این چیز (اشاره به آکواریوم) زندگی میکنند:
These things live inside this thing
یا با اشاره به ماهی سمت چپ میتوانیم بگوییم:
This thing lives inside this thing
مانند see که در درس اول به آن اشاره کردیم، live و افعال دیگر هم می توانند پسوند و پیشوندهای مختلفی بگیرند:
Lives, living, lived, to live
در مورد ماهی وسطی که مرده است اگر بخواهیم بگوییم در آن چیز زندگی کرد (در زمان گذشته)، باید بگوییم:
This thing lived inside this thing.
هدف فعلی ما یادگیری سادهترین و حداقل توضیح برای آشنایی با این کلمات است.
برای مثال در اینجا کافیست یک یا چند کلمه مرتبط به کلمه live را یاد بگیریم و فقط بدانیم که چند کلمه مشابه (living) هم هستند که با live هم ریشه هستند و معنای شبیه به هم دارند.
در آینده در زمان مناسب، وارد جزئیات و کاربردها و نکات گرامری آنها خواهیم شد.
big, is big
در کارتون زیر تونی به بعضی چیزهای زنده (یعنی ماهی های داخل آکواریوم) نگاه میکند.
این جمله را در انگلیسی اینگونه بیان میکنیم:
Tony sees some living things.
اگر بخواهیم بگوییم دو عدد از آنها بزرگ هستند و یکی از آنها نه، به این شیوه این را بیان میکنیم:
Two of these things are big.
One of these things is not big.
اگر بخواهیم بگوییم A بزرگتر است می گوییم A is bigger و اگر بخواهیم بگوییم A از B بزرگتر است میگوییم:
A is bigger than B.
این را به این شکل هم می توان گفت:
A is big more than B.
حالا اجازه بدهید از این الگو برای اشاره به ماهی های تصویر بالا استفاده کنیم:
One of these things is bigger.
One of these things is bigger than the other thing.
One of these things is big more than the other thing.
small, is small
به همین ترتیب که در مورد بزرگی و big صحبت کردیم، می توانیم از small هم استفاده کنیم:
Tony sees some living things.
One of these is big.
Two of these are small.
[A is smaller than B.] = A is more small than B.
very, very much
در این تصویر تونی یک چیز زنده را میبیند.
یعنی:
Tony sees one living thing.
حالا بیایید بگوییم این یکی خیلی بزرگ است:
This one is very big.
پس از “very” برای اشاره به “خیلی” استفاده میشود.
تمرین
به توجه به تصویر زیر، تمرین بعد از آن را جواب دهید:
Tony sees many living things.
Two of these things are big.
__________ these things are small.
- All of
- Many of
- Two of
سپاس هیوا جان عالی بود
با توجه به توضیحات این درس و درسهای گذشته به نظرم گزینه دوم جواب این تمرین است یعنی
Many of these things are small