لایه اول دیکشنری (۶۰ کلمه) -درس سیزدهم


در درس مربوط به معرفی دیکشنری چند لایه، گفتیم که در لایه اول از دیکشنری چهار لایه، قرار است 61 کلمه پایه‌ای را یاد بگیریم.

در 16 درس اول از این مجموعه، کلمات لایه اول را به کمک تصاویر مناسب، جمله و توضیح یاد می‌گیریم.

در دوازده درس قبل، تعدادی از این کلمات را یاد گرفتیم و در این درس، یادگیری آنها را ادامه می‌دهیم.

time, times, at a time, at times, at this time, when

در تصویر سمت چپ لیزا را می‌بینیم که منتظر تونی است، ساعت هم 1 را نشان می‌دهد.

در تصویر سمت راست ساعت 2:20 دقیقه شده، اما می‌بینیم که تونی هنوز نیامده است.

اگر بخواهیم بگوییم “لیزا در این زمان چیزی می‌گوید”، می‌گوییم:

Lisa says something at this time.

همانطور که می‌بینید از at و time برای اشاره به زمانی که لیزا چیزی گفت استفاده کردیم.

حالا بیایید بگوییم تونی در این زمان در این مکان نیست.

Tony is not in this place at this time.

قبل از رفتن سراغ کلمات بعدی، بد نیست به یک کلمه مرتبط به time و زمان اشاره کنیم: when. از این کلمه هم در جملات سوالی (برای پرسش درباره زمان) هم در جملات غیر سوالی (برای اشاره به زمان) استفاده می‌شود.

before

در تصویر زیر، می‌بینیم که تونی در یک زمان مشخص (با توجه به ساعت)، روی پایه ساعت، رنگ می‌ریزد.

به بیان ساده‌تر، یک زمانی تونی کاری با چیزی انجام می‌دهد.

At one time, Tony does something to this thing.

در زمانی دیگر (با توجه به ساعت)، لیزا چیزی (احتمالاً درباره کاری که تونی انجام داده) می‌گوید.

At another time, Lisa says something.

در دو جمله بالا، در مورد دو زمان مختلف، دو جمله متفاوت گفتیم.

حالا بیایید با در نظر گرفتن تقدم و تاخیر این دو زمان، در یک جمله به هر دو زمان اشاره کنیم.

می‌خواهیم بگوییم تونی با این چیز کاری انجام می‌دهد قبل از اینکه لیزا چیزی بگوید.

Tony does something to this thing before Lisa says something.

بنابراین before برای اشاره به قبل از به کار می‌رود.

a long time, for a long time, long time, long times, for this long time

در این کارتون می‌بینیم که لیزا برای مدت زمان طولانی کاری انجام می‌دهد، این جمله را در انگلیسی این گونه بیان می‌کنیم:

Lisa does something for a long time.

پس for a long time معنی “برای مدت طولانی” می‌دهد.

a short time, for a short time, short time, short times, for this short time

اما در این کارتون می‌بینیم که تونی برای مدت زمان کوتاهی کاری انجام می‌دهد. یعنی:

Tony does something for a short time.

پس for a short time معنی “برای زمان کوتاهی” می‌دهد.

حالا بیایید بگوییم تونی این (کار) را برای زمان طولانی انجام نمی‌دهد:

Tony does not do this for a long time.

move, move to, move this to

در تصویر سمت چپ لیزا حرکت چیزی را می‌بیند:

Lisa sees something move.

در تصویر سمت راست لیزا نزدیک به این چیز حرکت می‌کند:

Lisa moves near to this thing.

پس برای اشاره به “حرکت” از “move” استفاده می‌کنیم.


تمرین

به توجه به تصویر زیر، تمرین بعد از آن را جواب دهید:

A short time before, Tony was far from Lisa.

At this time, Tony is near to Lisa.

Tony is near to Lisa . . .

  • because Lisa thinks about something
  • because Tony can see many people
  • because Tony moved

1 دیدگاه دربارهٔ «لایه اول دیکشنری (۶۰ کلمه) -درس سیزدهم»

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *