ما قبلاً از مشکلات و موانعی گفتیم که باعث میشوند ما عملکرد ناکارآمدی داشته باشیم در نتیجه برای خودمان و اطرافیانمان مشکل درست کنیم. برای مثال، به دلیل اهمالکار بودن پیشرفت و رشد کمی در زندگی خواهیم داشت و اطرافیان را هم ناامید و خسته میکنیم. ما به این مشکلات، الگو یا pattern میگوییم چون اینها در واقع یک شیوه و الگوی مشخص از رفتار، فکر، احساس و ارتباط گرفتن با بقیه هستند. این شیوه و الگو است که باعث ایجاد مشکل میشود. با تغییر این الگو هم مشکل رفع میشود.
در نوشته دیگری، در مورد راه حل این مشکل و ظرفیتها صحبت کردیم و گفتیم که آنها شیوه درست و سالم رفتار، فکر، احساس و ارتباط گرفتن با بقیه هستند. در واقع هر مشکل یا pattern را اگر اصلاح کنیم تبدیل به یک ظرفیت میشود.
در نوشته بعدی، از مسیر درمانی تبدیل این الگوهای ناکارآمد به ظرفیتهای کارآمد صحبت کردیم.
الان در ادامه این موضوع، میخواهیم بدانیم که اساساً این مشکلات و الگوها یا ظرفیتها چند دسته و عدد هستند؟ آیا میتوان آنها را دستهبندی کرد؟ این یکی از اهداف هر مدل و چهارچوب کاربردیای باید باشد. ما هم در این نوشته قصد داریم این دستهبندی را تشریح کنیم.
ما به عنوان انسان، یک بخش شخصی (personal) یا فردی داریم. در کنار این، با دیگران هم در ارتباط هستیم (interpersonal).
در فرآیند اجتماعی شدن و حضور ما (یعنی بخش personal و درونی ما) در بین آدمهای دیگر، برخوردی بین ما و جامعه پیش میآید. در نتیجه این برخورد، بخشی از روان ما، درگیر اصطکاک و سرزنش میشود. به همین دلیل ما به این بخش، inner critic یا سرزنشگر درونی میگوییم. برای مثال، اهمالکاری یک سرزنشگر درونی است که به ما میگوید تو تنبلی باید بیشتر کار کنی. یا بخش کمال طلب اینگونه ما را سرزنش میکند: تو ناقصی. نباید هیچ اشتباه و ایرادی داشته باشی. انواع متعددی از این سرزنشگرها وجود دارد. در آینده بیشتر در مورد اینها صحبت خواهیم کرد.
بنابراین ما تمام جنبههای مختلف روان خودمان را به سه دسته تقسیم میکنیم:
- شخصی و فردی
- بین فردی (یعنی ارتباط فردها و شخصها)
- سرزنشگر درونی (که در آن جنبه شخصی ما با یک جنبه اجتماعی که درونی شده، درگیر است)
هر کدام از این سه حوزه، شامل ابعاد مختلفی هستند. اجازه بدهید این موضوع را با شش مثال، برای این سه بخش توضیح دهیم.
برای مثال ما در حوزه شخصی، یک مقوله داریم به اسم امید: ما یا آدم بدبین و ناامیدی هستیم یا خوشبین و سرخوش. البته اینها دو سر طیف هستند. هر کسی در جایی از این طیف قرار دارد.
بنابراین ما در حوزه شخصی، یک بعد داریم به اسم بعد امید.
اگر در این بعد دچار مشکل و الگوی ناکارآمد باشیم، یا بیش از حد بدبین خواهیم بود، یا بیش از حد خوش بین. اگر سخت بگیریم، بدبین (Pessimistic) خواهیم شد و اگر سست و شل بگیریم، سرخوش (Pipe Dream) خواهیم بود.
پس در این بعد (یعنی بعد امید یا Hope dimension) دو الگوی ناکارآمد داریم: Pessimistic pattern و Pipe Dream pattern
همانطور که در درس مربوط به قطبیت گفتیم، اینها با هم در جنگ خواهند بود و یک قطبیت یا polarization را شکل خواهند داد:
اما ما نسبت به یکی از اینها آگاه هستیم و دیگری غالباً خارج از حوزه خودآگاهی ما خواهد بود.
اما گفتیم هر الگو، یک نسخه سالم هم دارد که به آنها ظرفیت یا capacity میگوییم. نسخه سالم این دو الگو چیست؟
کسی که بدبین است (یعنی Pessimistic pattern را دارد)، سخت میگیرد و از قطب مخالف یعنی Pipe Dream pattern هم میترسد چون زیادی شل میگیرد. در نتیجه سختتر میگیرد.
کسی که در بعد امید سالم و کارآمد است، به جای الگوی Pessimistic، ظرفیت Realism را دارد یعنی واقع بین است. همچنین به جای الگوی pipe dream، ظرفیت Hope را دارد یعنی رویکردی سازنده نسبت به آینده دارد: امید دارد که آینده بهتری را بسازد.
همانطور که گفتیم، الگوها با هم در جنگ هستند و در نتیجهی این جنگ، افراطیتر و شدیدتر عمل میکنند. اما ظرفیتها مکمل یکدیگر هستند و به همدیگر کمک میکنند:
بنابراین تصویر کلی این بعد به این شکل خواهد بود:
در آینده، هر بعد را به صورت مفصل در قالب دهها درس و تمرین بیشتر بررسی خواهیم کرد. هدف ما تبدیل الگوها به ظرفیتها در طول یک مسیر عملی و جذاب است.
بعد Hope را در حوزه personal توضیح دادیم. ابعاد متعدد دیگری هم در این حوزه داریم. یک مثال دیگر هم میزنیم: بعد حساسیت یا SENSITIVITY
پس در حوزه personal، دو بعد را مثال زدیم. بعد امید و بعد حساسیت. در هر بعد توضیح میدهیم که اگر مثلاً در زمینه امید یا حساسیت، بد عمل کنیم به چه صورت درخواهد آمد و رویکرد سالم چیست.
برای اینکه بیش از حد درگیر جزئیات نشویم و از موضوع این نوشته دور نشویم، ابعاد دیگر را مثال میزنیم اما توضیح جزئیات آنها را به آینده موکول میکنیم.
اجازه بدهید برای دو حوزه دیگر هم مثال بزنیم:
دو بعد از حوزه سرزنشگر درونی
در زمینه انجام و تکمیل کارها (Accomplishment) چگونه عمل میکنیم؟
آیا اهمالکار و تنبل هستیم در نتیجه کار کمی انجام میدهیم و وقت زیادی را هدر میدهیم؟ ما به این میگوییم الگوی procrastination یا اهمالکاری.
آیا بیش از حد به خودمان فشار میآوریم و حتی فرصت استراحت هم به خودمان نمیدهیم؟ این الگو، Taskmaster pattern است یا الگوی پرکاری.
این دو الگو، دو قطب مخالف میشوند و با هم میجنگند:
ما این جنگ را به شکل کشمکش و جدل درونی تجربه میکنیم. گاهی به خودمان میگوییم تنبل و گاهی به سختی به خودمان فشار میآوریم که بیشتر کار کنیم.
کسی که در این زمینه سالم عمل میکند به جای این الگوها، ظرفیتهای کارآمد و سالمی دارد:
با اطمینان، کار باکیفیت انجام میدهید (Work confidence capacity)
به خودش بیش از حد فشار نمیآورد و آسان هم میگیرد. (Ease capacity)
پس تصویر کلی این بعد به این شکل است:
یک بعد دیگر را هم به عنوان مثال ذکر میکنیم: بعد عزت نفس یا Self Esteem
آیا زیادی خودمان را سرزنش میکنیم؟ یا مغرور و خودشیفته هستیم؟ این بعد، سه الگوی ناکارآمد و دو ظرفیت سالم دارد:
دو بعد از حوزه بین فردی
روابطمان با دیگران چگونه است؟ در ابعاد مختلف: برای مثال در بعد صداقت و در بعد صمیمیت.
تصویر کلی بعد صمیمیت به این شکل است:
بعد صداقت هم اینگونه هست:
جزئیات این ابعاد و نحوه حل مشکلات و تبدیل الگوها به ظرفیتهای سالم را در آینده بررسی میکنیم.
آنچه در این نوشته میخواستیم یاد بگیریم، بخش بندی روان ما به این سه حوزه و دیدن چند مثال برای بعدهای هر حوزه بود. در پایان یک بار این موارد را مرور میکنیم:
ما سه حوزه مختلف داریم. مانند حوزه بین فردی (یعنی با آدمها ارتباط داریم)
هر حوزه، شامل تعدادی بعد هست. مانند بعد اعتماد. در این بعد، چگونه عمل میکنیم؟
ممکن است رویکرد و الگوی ناکارآمدی داشته باشیم (برای مثال به آدمها بدبین هستیم یا راحت اعتماد میکنیم). پس هر بعد، شامل چند الگوی ناکارآمد است (غالباً دو مورد).
رویکرد سالم در هر بعد چیست؟ چه ظرفیتهایی در هر بعد داریم؟
بنابراین هر بعد، شامل تعدادی الگو و تعدادی ظرفیت سالم است.
در آینده، هر حوزه و ابعاد آن را باز میکنیم و خواهیم گفت چگونه طبق یک راهکار گام به گام اجرایی این مشکلات را حل کنیم و به شکل سالم و سازندهای عمل کنیم.
- موانع روانی و رفتاری یادگیری زبان انگلیسی (مانند اهمالکاری و بینظمی)
- مشکلات روانی یا الگوهای روانی ناکارآمد
- قطبیت و جنگ درونی ما
- حل مشکلات و الگوها، به کمک ظرفیتها
- مسیر درمانی تبدیل مشکل به ظرفیت
- دستهبندی مشکلات روان ما
- ۱) مشکلات شخصی ما
- ۲) مشکلات بین ما و دیگران
- ۳) مشکلات و درگیریهای درونی ما
- ۳) مشکلات و درگیریهای درونی ما-۱-بعد انجام کارها
- ۳) مشکلات و درگیریهای درونی ما-۲-بعد کیفیت انجام کارها
- ۳) مشکلات و درگیریهای درونی ما-۳-بعد سرزنش خود
- اطمینان به خود در زمینه انجام کارها (ظرفیت)
- انجام راحت و آسان کارها (ظرفیت)
- عزت نفس (ظرفیت)