تامین ورودی قابل فهم در بزرگسالی با یادگیری گرامر

T-S-1661-Feed-The-Monster-Sentence-Activity

در نوشته قبل، گفتیم باید همانند کودکی، در بزرگسالی هم باید خود را در معرض ورودی قابل فهم قرار دهیم.

اگر مبتدی نیستیم، باید بر اساس سطح خودمان، محتوای ورودی خواندن یا شنیداری کمی سخت بخوانیم یا گوش کنیم.

اما اگر مبتدی باشیم (مثلاً فقط کلمات مرحله دوم را به خوبی بلد باشیم)، چگونه ورودی را قابل فهم کنیم؟ یعنی چگونه آنچه که می خوانیم یا می شنویم را بفهمیم؟

ما مانند کودک در محیطی هستیم که امکان این را داشته باشیم که هزاران ساعت در معرض ورودی باشیم؛ نه هنوز چیزی جز تعدادی کلمه از آن زبان بلد هستیم.

برای جبران این کمبود، از دو امتیاز ویژه‌ای که به عنوان انسان بالغ، نسبت به کودکان داریم استفاده می‌کنیم:

1) توانایی استفاده از منبع گرامر

2) خواندن داستان و گوش دادن به آن (یا منابع دیگر)

در زیر این دو مورد را به ترتیب توضیح می‌دهیم:

1) توانایی استفاده از منبع گرامر در بزرگسالی

ما قبلاً در مورد اینکه گرامر چیست و اینکه آیا باید گرامر را بخوانیم یا نه صحبت کردیم.

ما حداقلی از گرامر پایه را به صورت قدم به قدم، با دو هدف می‌خوانیم:

1) تامین ورودی قابل فهم

2) یادگیری و به خاطر سپاری قواعد گرامر

در ادامه این دو مورد را بیشتر بررسی می کنیم.

فایده اول گرامر: تامین ورودی قابل فهم

اهمیت خواندن کتاب گرامر (مثلاً کتاب گرامر Grammar in Use)، در درجه اول نه به خاطر یادگیری قواعد گرامر، بلکه به خاطر مثال‌ها و نمونه جملات ساده داخل آن است. این جملات، در ابتدای راه یادگیری زبان، بهترین ورودی‌ برای یادگیری و فراگیری زبان دوم محسوب می‌شوند.

اگر هم این مثالها و جملات را نفهمیم، ناچاریم از ترجمه فارسی آن استفاده کنیم.

در نوشته دیگری، به مشکلاتی که استفاده از ترجمه درست می‌کند، پرداختیم. گفتیم که ترجمه یک کلمه یا جمله، بخش مهمی از معنا و مفهوم آن را نمی‌رساند و همچنین باعث دوزبانه شدن ذهن ما می‌شود. یعنی مدام باید کلمه‌ای که می‌خوانیم یا می‌گوییم را به زبان مادری ترجمه کنیم.

اما یک راه حل میانه هم وجود دارد: خواندن توضیح فارسی مربوط به جمله انگلیسی. برای مثال برای جمله زیر، اگر توضیح زیر آن را داشته باشیم، بدون ترجمه کردن تحت‌الفظی آن، می‌توانیم معنی جمله را درک کنیم.

do you want a cookie?

توضیح فارسی: در این جمله سوالی از ما پرسیده می‌شود که آیا کلوچه می‌خواهی یا نه؟

هدف ما هم الان این است که معنای کلی جمله را بفهمیم و استفاده از این توضیح برای فهم آن جمله و تامین ورودی قابل‌فهم کافی است.

در ابتدای این راه چاره‌ای نداریم جز اینکه برای قابل فهم شدن جملات و ورودی دریافتی، از این توضیح استفاده کنیم.

اما در ادامه به محض آنکه قواعد پایه گرامر و مهارت استفاده از دیکشنری تک زبانه (انگلیسی به انگلیسی) مانند دیکشنری آنلاین لانگمن را یاد گرفتیم، این توضیحات فارسی را کنار می‌گذاریم.

سوال دیگری که مطرح می‌شود این است که این جملات را از کجا بیاوریم؟

جواب ساده است: در ابتدای کار، بهترین منبع این جملات، کتاب گرامر مانند کتاب Grammar in Use است که شامل مجموعه‌ای از جملات ساده و گزینش‌شده برای شروع یادگیری زبان است.

در یک کتاب گرامر، صدها مثال مشابه این وجود دارد که در این مرحله، بهترین منبع ما برای ورودی قابل فهم است.

محتوای این کتاب را همراه با تلفظ صوتی جملات و توضیحات فارسی در صفحه زیر آورده‌ایم:

مجموعه کامل درس‌های گرامر پایه زبان انگلیسی

بنابراین کاربرد اصلی خواندن گرامر، دریافت جملات ساده و مناسب و ورودی قابل‌فهم است. اما اینکار به جز تامین ورودی قابل‌فهم، فایده دومی هم دارد که البته بدیهی است: یادگیری گرامر (چیزی که فکر می کنیم کاربرد اصلی آن است)

فایده دوم خواندن گرامر: یادگیری قواعد گرامر

در یک درس از منبع یا کتاب گرامر خوب (مانند عکس بالا)، هم اصول و قواعد گرامر پایه و مهم توضیح داده می‌شود (مثلاً توضیح معنی و کاربرد the یا زمان حال ساده) و هم مثال‌های فراوانی آورده می‌شود.

نکته حائز اهمیت این است که خواندن مثال‌های تکراری برای یک قاعده، کمک چندانی نمی‌کند. بنابراین پس از فهمیدن یک قاعده گرامری و انتخاب یک یا دو جمله به عنوان مثال، از تمام مثال‌های اضافی و تمرین‌های دیگر کتاب صرف‌نظر می‌کنیم.

به این ترتیب در زمان و انرژی که صرف خواندن گرامر می‌کنیم، صرفه‌جویی قابل توجهی خواهیم داشت.

چرا مثال‌های تکراری، مفید نیست؟

در اینجا نکته ظریفی نهفته است: اگر فهم هر جمله، ما را یک قدم به سمت مسلط شدن نزدیک‌تر می‌کند، چرا می‌گوییم مثال‌های متعدد و تکراری برای یک قاعده گرامر بی‌فایده است؟ مگر آنها هم ورودی قابل‌فهم محسوب نمی‌شوند؟

واقعیت این است که این کار به همان دلیلی که تا اینجای این درس گفته‌ایم، مفید است اما در این مرحله از یادگیری زبان، صرف زمان و انرژی زیاد برای خواندن مثالهای تکراری یک قاعده گرامری، اثربخشی بالایی ندارد.

بهتر است حداقل زمان ممکن را به خواندن گرامر اختصاص دهیم: به این صورت که توضیحات آموزشی هر قاعده را بخوانیم، یک یا دو مثال را یاد بگیریم، آنها را به کمک فلش کارت به خاطر بسپاریم و بقیه کتاب شامل مثالهای تکراری و تمرین‌ها را رها کنیم.

2) خواندن داستان و گوش دادن به آن (یا منابع دیگر)

هدف این است که هر چه سریعتر به سطحی برسیم که بتوانیم محتوای ورودی جذاب و کمی سخت تر از سطح فعلی مان بخوانیم و گوش کنیم.

برای اینکار، از داستانهای طبقه بندی شده متنی و صوتی استفاده می کنیم.

در آینده نحوه انجام این کار را توضیح خواهیم داد.

فعلاً برای رسیدن به سطح که بتوانیم داستان بخوانیم و گوش کنیم، لازم است تعدادی کلمه و قاعده گرامری پایه ای را یاد بگیریم.

در نوشته بعدی، درباره ساده سازی گرامر و نحوه یادگیری آن صحبت می کنیم.

10 در مورد “تامین ورودی قابل فهم در بزرگسالی با یادگیری گرامر”

  1. سلام
    من یک سال سریال چینی دیدم و از قبل هیچ هیچ پس زمینه ای نداشتم الان تقریبا تا ۴ درصد رو متوجه میشم این کار رو ادامه بدم یا نه و چینی بلد نیستم بخونم که کتاب بخونم

    1. در مراحل اول باید بر اساس تشخیص خودمون یا آزمون های تعیین سطح معتبر، از داستانهای سطح بندی شده مناسب با سطح خودمون استفاده کنیم
      بعد میتونیم از کتابهای ساده شده که کلمات سخت ندارن استفاده کنیم
      بعد کم کم کتابهای خاصی از کتابهای بازار کتاب انگلیسی زبان رو شروع کنیم
      بعد کتابهای سخت تر

  2. ممنون هیوا جان با این مطالب مفیدی که میزاری تو سایت،
    بنظرم یکی از بزرگترین مشکل ما زبان آموزا(مخصوصا خودم) در رابطه با گرامر فراموشیه، چون بعد از یادگیری بعلت اینکه بطور مداوم و روزمره سر و کار زیادی با انگلیسی نداریم آنرا فراموش میکنیم، اما در این روش حضور نرم افزار انکی این مشکل رو تا حدود زیادی برطرف کرده

  3. سلام هیوا جان
    شرمندم میکنی که اینقدر با علاقه و با حوصله جواب میدی
    در مورد من و احتمالا خیلیای دیگه این مسئله هست که واقعا وقت زیادی برای ساختن فلش کارت نیست و این کار من یکی رو خیلی سخت کرده. دوم اینکه در مورد گرامر هرچی قواعد پیچیده تر میشن درک اونها توی یک فلش کارت سخت تر میشه. مثلا در مورد کلماتی که چند جمله رو به هم ربط میدن.نکته دیگه اینکه یک مسئله اصلی توی گرامر درک زمان و موقعیتی هست که میخوایم در موردش بنویسیم و یا صحبت کنیم و بعد استفاده از زمان مناسب برای فعل ها که من واقعا قانع نشدم که فلش کارت ها اینو چطوری به ما یاد میدن. یک مسئله اساسی دیگه هم من با این روش دارم و اون اینه که این روش برای کسایی که یک زبان رو میخوان از صفر شروع کنن عالیه مثلا خود من اگر بخوام آلمانی رو شروع کنم ولی برای خیلیا که تا یه سطحی توی زبان پیش رفتن و یک سری حفره های پراکنده توی ذهنشون هست از اول شروع کردن اون خیلی سخته. مثلا خود من در ۹۰ درصد مواقع با تلفظ مشکلی ندارم و با املای صداها و بیش از ۹۰ درصد اون ۶۲۵ کلمه رو هم بلد بودم و گرامر رو هم به همین ترتیب. حالا نمیدونم که در مورد گرامری که نصفه نیمه بلدم و شاید به طور واضح هم ندونم که دقیقا کجاهاشو مشکل دارم باید چکار کنم. دوباره از اولین بخش های گرامر شروع به ساختن فلش کارت کنم یا نه؟
    در مورد فلش کارت های سایت انکی هم منظورم این بود که توی این سایت یه آرشیوی از فلش کارت ها هست که هر کسی میسازه میتونه با بقیه به اشتراک بگذاره من رفتم ببینم برای گرامر چیزی هست یا نه. چند مورد پیدا کردم ولی اصلا خوب ساخته نشده بودن.نمی دونم باید چکار کنم؟
    ممنون میشم راهنماییم کنی

    1. سنا جان، بعضی سوالاتت رو در کامنت قبلی جواب دادم. در مورد زمان باید بگم که بعد از ساختن چند فلش کارت اول گرامر که پیچ و خم کار دستمون اومد، پر کردن هر فرم فلش کارت حدود ۱-۲ دقیقه طول میکشه. اما خود انکی به دلخواه ما ۱ تا ۴ فلش کارت درست میکنه و بعد با مرور هر فلش کارت در چند ثانیه در روزها و هفته ها و ماه های آینده میتونیم مطمئن بشیم که اون نکته رو به راحتی نمیکنیم.
      به همین دلیل فکر کنم از نظر زمانی این روش بسیار جالب توجه هست. برای مثال، اگر ده دقیقه زمان داریم، میتونیم ۴-۵ فلش کارت بسیازیم یا ۲۰-۳۰ فلش کارت مرور کنیم.
      گفتی با ۹۰ درصد تلفظ کلمات مشکلی نداشتی. واقعاً جای تبریک داره چون طبق تجربه من افرادی که حتی زبان تدریس میکنند و فکر میکنن تلفظشون خیلی خوب هست اشتباهات فاحشی در تلفظ صداها دارند یا نمیتونند کلمات شبیه به هم رو از هم تفکیک کنند. بارها به روشهای مختلف تستشون کردم.
      خیلی ساده هم میشه با ۱-۲ هفته تمرین روزانه نیم ساعت این مشکل رو حل کرد اما عموم ما به صورت ویژه برای تلفظ وقت نمیگذاریم و اگر بخواهیم اینکار رو بکنیم نمیدونیم چطوری باید اینکارو کرد.
      نکات ویژه و خاص تلفظ هم بماند که خودش نیاز به توجه ویژه داره. قصد دارم در آینده نسبتاً دور در این زمینه هم مطالبی تهیه کنم.
      - درباره اینکه گفته بودی که گرامر رو هم بلدی و نمیدونی از کجا ادامه بدی: به نظرم اگر اصول گرامر رو بلد هستی باید بری مرحله بعد و لازم نیست در این مرحله کاری بکنی. ولی اگر میخای بیشتر مطمئن بشی باید کتاب گرامر رو ورق بزنی، برای هر قاعده چندتا مثال رو نگاه کنی و همینطوری درسهارو بری جلو تا برسی به یک نکته جدید و اون رو تبدیل کنی به فلش کارت. اگر هم کتاب گرامر نکته جدید برای تو نداره، میتونی بری مرحله بعد.

  4. سلام هیوا جان
    یه سوال داشتم. من گام های قبلی رو طی کردم و به این گام رسیدم ولی راستش زیاد قانع نشدم که این گام جواب بده. گشتم و فلش کارت هایی که واسه گرامر توی سایت انکی بود رو هم دیدم و اصلا به نظرم خوب نبودن. شما خودت نمونه ای داری که باهاش کار کرده باشی و جواب داده باشه. ممنون میشم راهنماییم کنی.

    1. سلام سنا جان، ممنون از سوال خوبت و اینکه دغدغه ت رو مطرح کردی
      اول سه نکته کلی رو اشاره کنم، بعد نظر خودمو میگم:
      ۱- الان میدونیم که حدود ۱.۵ میلیون نفر دارن از این روش استفاده می کنند با اینکه فقط دو سال از چاپ کتاب Fluent Forever میگذره.
      ۲- در این صفحه هم در مورد نظر افراد خاصی که در زمینه های خاصی از جمله روانشناسی، یادگیری و یادگیری زبان تخصص دارند و فعالیت می کنند رو درباره این روش آورده ام.
      ۳- اگر در گوگل کلماتی مثل fluent forever review رو سرچ کنی، میتونی نظرات دیگران درباره این روش رو به صورت مفصل و دقیق بخونی. به عنوان مثال در ۱ و ۲
      نظر خودم:
      من دو ساله با این روش دارم کار میکنم و به تعداد قابل توجهی این روش رو به صورت خصوصی تدریس کرده ام و از نتایج اون بسیار راضی هستم. از کسانی که دارم باهاشون کار میکنم افرادی هستند که ۱۰-۱۵ سال هست در کلاس یا به صورت خودآموز، به صورت سیستماتیک و منظم یا به صورت پراکنده تلاش کرده اند زبان رو یاد بگیرند اما از نتیجه ای که گرفته اند راضی نبوده اند (از جمله کسایی که مدرس دانشگاه هستند و یا در دانشگاه رشته زبان انگلیسی می خوانند).
      اما الان با علاقه و هیجان زیاد این روش رو با من دارند جلو می برند و حداقل طبق بازخوردی که ازشون میگیرم بسیار راضی هستند و پیشرفت خوبی هم داشته اند.
      به قول خودشون چیزهایی رو یاد گرفته اند که جای دیگه ای گفته نمیشه.
      یه خواهش هم دارم از تو سنا
      من در متن درس سعی کردم به طور کامل توضیح بدم که چرا این مرحله ضروریه و در مسیر کلی که برای یادگیری زبان در پیش داریم، نقش این مرحله چیه و قراره چه دستاوردی برای ما داشته باشه.
      اما تو گفتی که قانع نشدی.
      لطفاً اگه وقت داشتی بگو که به چه دلیلی فکر میکنی که این کارهایی که در این مرحله انجام میدیم ضروری نیست و به جاش چه کار دیگه ای میتونیم انجام بدیم که نتیجه بهتری بگیریم؟
      هر چقدر بتونی دقیقتر توضیح بدی، لطف بیشتری نسبت به من یکنی چون هدف من دونستن چیزی هست که در ذهن تو و دوستان دیگر میگذره و تجربه ای که در این زمینه دارند.
      پی نوشت: راستی اشاره کردی به فلش کارتهای گرامر سایت انکی. منظورت کدوم فلش کارت ها است؟
      ازت ممنونم

      1. سلام هیوا جان
        ممنونم که اینقدر با حوصله جواب میدی
        میدونی من با این روش چند تا مشکل دارم
        ۱.از نظر زمانی و وقت آزاد واقعا در شرایطی نیستم که بتونم با تمرکز فلش کارت هامو بسازم. واسه همینم گفتم نمونه خوبی داری یا نه.
        ۲. این روش به نظرم برای کسایی که میخوان یه زبان رو از صفر شرو کنن عالیه چون ذهنشون نسبت به اون زبان با اون بچه فرق زیادی نداره. ولی در مورد من و احتمالا خیلیای دیگه که از یه سطح متوسطی در زبان برخوردار هستند مواجهه با این مسئله یکم مبهمه. برای مثال من میدونم که توی گرامر مشکل دارم و شاید یه بلوک هایی در ذهنم خالی هستن یا با اطلاعات غلط پر شدن حالا نمی دونم که باید از اول کتاب گرامر شروع کنم یا نه.
        ۳. میدونی یکی از اصلی ترین چیزها در گرامر شناخت درست از موقعیتی هست که میخوایم در موردش بنویسیم یا صحبت کنیم و بعد استفاده از زمان و ساختار مناسب. راستش من متوجه نشدم که ساخت فلش کارت چطور استفاده از زمان مناسب رو یاد میده.
        ۴. هرچی توی گرامر میریم جلو ساختارها پیچیده تر میشن و درک همه اونها با یک فلش کارت سخت تر میشه مثلا در مورد کلمات ربط که جملات رو به هم مرتبط میکنن.
        از راهنماییات ممنونم

        1. ممنونم مرسی که وقت گذاشتی و توضیح دادی
          ۱. این فلش کارت های مرحله گرامر و مرحله بعد از اون شخصی هستند. یعنی هر کس بسته به وضعیت فعلی خودش، متنی که میخونه (مثلاً کتاب گرامر) و نکاتی که برای اون جدید هست، فلش کارتهای متفاوتی درست میکنه نسبت به یک نفر دیگه.
          برای همین در این روش هر کس باید فلش کارتهای خودش رو درست کنه و بدیهیه که این کار زمان و انرژی میبره.
          ۲. در این مرحله هرکسی نکات جدید گرامری یا به عبارتی جملاتی که نکته تازه ای برای اون دارند رو تبدیل به فلش کارت میکنه. خودم هر وقت به نکته تازه ای برسم، بلافاصله تبدیلش میکنم به فلش کارت. فکر کنم زیاد اهمیت نداره که چه سطحی داریم. کسی که مبتدی هست با همین روش فلش کارت مربوط به I am a student رو میسازه و شمایی که زبانت خوب هست فلش کارت مربوط به یک جمله سخت و جدید رو وارد انکی میکنی.
          ۳. در فلش کارت نوع دوم که باید برای یک کلمه جدید یا شکل جدید کلمه جمله بسازیم، تا حدی به این فکر میکنیم که جمله ای بسازیم که این کلمه رو در اون موقعیت به کار ببریم.
          اما نکته اصلی این است که در این مرحله هدف اصلی ما آشنایی با اصول گرامر و ساخت جملات ساده است. در مرحله بعد این جملات رو در کتابهای واقعی یا سریال های تلویزیونی می بینیم و یا هروقت خواستیم مکالمه و نوشتن به زبان انگلیسی را تقویت کنیم، به کمک بعضی سایتهای ویژه تمرین میکنیم که اتوماتیک و خودکار انگلیسی حرف بزنیم و بنویسیم.
          ۴. ما برای هر کلمه از جمله حروف ربط تا چهار فلش کارت می سازیم تا از جنبه های مختلف با آن کلمه آشنایی پیدا کنیم.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *