در مدرسه؛ اول یاد میگیریم بعد امتحان میدهیم؛ در زندگی، اول امتحان میدهیم بعد یاد میگیریم.
ادمون اسرائیل
آزمایش زیر را که توسط پژوهشگران روانشناس اجرا شده است در نظر بگیرید:
از شما خواسته میشود که لیستی از کلمات را که حدوداً به پنج دقیقه زمان نیاز دارد، به یکی از دو روش زیر بخوانید:
یک آزمایش علمی: اهمیت مرور
- ده دقیقه به شما زمان داده میشود تا کلمات را دو بار بخوانید.
- پس از ۵ دقیقه خواندن کلمات، لیست کلمات از شما گرفته میشود و مداد و کاغذ سفیدی به شما داده میشود تا هر تعداد کلمه را که به خاطر دارید روی آن بنویسید و بعد برگه را تحویل دهید.
در سه نوبت، پس از ۵ دقیقه، دو روز و یک هفته مورد امتحان قرار خواهید گرفت تا مشخص شود که چه تعداد از کلمات را به خاطر دارید. از بین دو گزینه بالا، کدام یک را انتخاب میکنید تا نتیجه بهتری کسب کنید؟ نتایج این آزمایش در تصویر زیر نشان داده شده است:
تفسیر آزمایش فوق
همانطور که در نمودار نتایج این تحقیق آمده، خواندن دوباره لیست کلمات، بلافاصله پس از بار اول، تنها در کوتاه مدت (پس از پنج دقیقه) کارایی حافظه را نسبت به حالت دوم افزایش میدهد.
اما در آینده بلندمدت، حتی با وجود داشتن نصف زمان، با امتحان گرفتن از خود و به عبارتی یادآوری چیزی که تازه خواندهایم (یعنی گزینه دوم) تا ۳۵% کارایی حافظه ما را افزایش میدهد.
دو دستاورد اصلی این تحقیقات این است که اولاً overlearning یا یادگیری بیش از حد ( یعنی تکرار اضافی چیزی که هماکنون بلد هستیم که در نوشته مربوط به اصل دوم حافظه به آن اشاره کردیم) با وجود زمان بیشتری که صرف آن میشود، چندان تاثیری در ماندگاری آن در حافظه درازمدت ندارد.
و دوماً اینکه یادآوری آنچه که به تازگی یاد گرفتهایم اثر مثبت قابل توجهی بر روی بهخاطرسپاری و توانایی حافظه ما دارد.
در تحقیق مشابه دیگری مشخص شد که هر دقیقه امتحان گرفتن از خود پس از یادگیری یک مطلب جدید، ارزشی معادل پنج دقیقه مطالعهی بیشتر آن مطلب را دارد.
بنابراین میتوان نتیجه گرفت که میشود در زمان کوتاهتر اما با روشی اثربخشتر، مطالب را بهتر یاد بگیریم و وارد حافظه کنیم.
آزمایش بعدی: اهمیت زمان مرور
در آزمایش بعدی، یک گزینه دیگر هم به دو گزینه قبلی اضافه شد:
- پنج دقیقه وقت اضافی پس از خواندن لیست کلمات
- دادن یک برگه سفید برای امتحان
- دادن سه برگه سفید برای سه بار امتحان
هدف از این آزمایش این است که بدانیم اگر پس از خواندن یک مطلب، در سه نوبت و پشت سرهم از خود امتحان بگیریم، آیا تفاوت قابلتوجهی را تجربه خواهیم کرد؟
در تصویر زیر، نتایج مربوط به درصد بهخاطرسپاری کلمات پس از یک هفته، برای هر سه آزمایش فوق نشان داده شده است:
نتیجه غافلگیرکننده این است که گرفتن سه بار امتحان، آن هم پشت سر هم کارایی حافظه را به میزان چشمگیری افزایش میدهد.
درسی که میتوان از این تحقیق گرفت این است که اگر قصد داریم مطلب تازهای را وارد حافظه کنیم تا در آینده آن را یادآوری کنیم، بهتر است به جای خواندن بیشتر، این یادآوری را در زمانهای مناسبی تمرین کنیم.
میتوان به جای برگه سفید برای یادآوری، از فلشکارت، تست چند گزینهای یا صرفاً یادآوری ذهنی استفاده کرد. این همان کاری است که ما قرار است در روش تسلط دائمی برای یادگیری زبان از آن استفاده کنیم. این کار توانایی یادآوری ما را با بهره بردن از یکی از شگفتانگیزترین جنبههای مغز ما بهبود میبخشد: اثر متقابل رابطه و احساس یا Interplay of Memory and Emotion
یک اسب دریایی و یک بادامه؛ دو عضو مهم، درون مغز ما
در اعماق مغز ما، عضوی شبیه به یک اسب دریایی کوچک به نام هیپوکمپس و یک هسته بادامی شکل به نام آمیگدال وجود دارد که از طریق یک سری تبادلات شیمیایی پیچیده، این امکان را برای ما فراهم میکنند که بین اطلاعات مهم و اطلاعاتی که باید فراموش شوند، تفکیک قائل شویم.
۱- هیموکمپس مانند یک تابلو برق ذهنی عمل میکند، نواحی دور از هم مغز را به هم وصل میکند و نقشهای از آن اتصالات را میسازد.
در واقع ما برای یادآوری محفوظات ذهنی اخیر و چیزهایی که تازه وارد حافظهمان شدهاند، از این نقشه استفاده میکنیم. هر بار که برای یادآوری چیزی به این نقشه دسترسی پیدا میکنیم، نورونها یا سلولهای مغزی به هم متصل شده، دوباره فعال میشوند، آن تجربه گذشته دوباره در ذهن ما زنده میشود و پیوند بین آن سلولهای عصبی قویتر میشود.
در طول ماهها و سالها، شبکهی این نورونهای به هم وصل شده، وابستگی خود به نقشه هیپوکمپس را از دست داده و خود به صورت مستقل در لایههای بیرونی مغز به کار خود ادامه میدهند.
اختیاری: مردی بدون هیپوکمپس؛ زندگی در گذشته
یکی از معروفترین پروندههای روانشناسی عصبی که منجر به کشف نقش کلیدی هیپوکمپس در حافظه انسان شد، مربوط است به هنری مولیسن. در سال ۱۹۵۳ به منظور معالجه بیماری صرع او، پزشکان تصمیم گرفتند که مغز هنری مولیسن را جراحی و هیپوکمپس او را خارج کنند. در نتیجهی این عمل، بیماری صرع درمان شد اما او دچار فراموشی شدید شد طوریکه دیگر قادر به ذخیره هیچ اطلاعات جدید نبود. نکته جالب این است که خاطرات و دانستههای قبلی او سر جایشان بودند به این علت که نقشه آن اطلاعات قدیمی در تمام مغز او پراکنده شده بودند.
اما بدون هیپوکمپس مغز او دیگر قادر نبود که نقشه جدیدی بسازد یا به نقشههای جدید دسترسی پیدا کند به همین دلیل توانایی ذخیره اطلاعات جدید را از دست داده بود.
داستان هنری مولیسن بعد الهامبخش ساخت فیلم Memento توسط کریستوفر نولان شد که یکی از برترین فیلمهای تاریخ است. در این فیلم، قهرمان داستان سعی میکند با وجود داشتن فراموشی، سرنخهای را برای یافتن قاتل همسرش پیدا کند.
۲- آمیگدال مسئول این است که با ترجمه احساس ما به مواد شیمیایی، به همکار نزدیک خود یعنی هیپوکمپس بگوید که کدام اطلاعات را ثبت کند و کدام را دور بیندازد.
اگر یک پلنگ را ببینیم که با سرعت به سمت ما میآید، وحشتزده میشویم، آمیگدال این خاطره را -به دلیل احساس شدیدی که دچار آن شدهایم- پررنگ و مهم جلوه میدهد.
اما اگر گرسنه باشیم و یک سنگ را ببینیم، چنین اتفاقی نمیافتد. ما در طی میلیونها سال تجربهی تکامل، مجهز به چنین مکانیزمهای پیچیدهای شدهایم تا یادبگیریم که به کمک ترس و برای بقای خود از دست پلنگ فرار کنیم و تمایلی هم به خوردن سنگ پیدا نکنیم.
برگه سفید امتحان ، هیپوکمپس و آمیگدال
نتیجه آزمایشات مربوط به “یادآوری به کمک برگه سفید کاغذ یا فلشکارت”، کل فرآیند هیپوکمپس و آمیگدال را تغییر میدهد. هر بار که چیزی را یادآوری میکنیم، یک سری فعل و انفعالات شیمیایی اتفاق میافتد و آن خاطرات دوباره فعال میشوند.
آمیگدال هورمونهایی را آزاد میکند، هیپوکمپس نقشهای از شبکههای دخیل را ترسیم میکند و ارتباط بین آن نورونها محکمتر و پررنگتر میشود.
هر بار که یادآوری را با موفقیت انجام دهیم، مراکز پاداش داخل مغز ما، پاداشهای شیمیایی (دوپامین) را در داخل هیپوکمپس آزاد میکنند و در نتیجه آن آموختهها و محفوظات ما در حافظه بیشتر تقویت میشوند.
در واقع برگه سفید کاغذ، موجب این فعل و انفعالات شیمیایی پیچیده میشود و به تعبیری حافظه ما را قویتر میکند. با این کار، بهتر میتوانیم لیستی از کلمات خستهکننده را وارد حافظه کنیم.
نکات اصلی این درس
- با یادآوری یک مطلب، فعل و انفعالات پیچیدهای در مغز اتفاق میافتد که موجب تقویت توانایی حافظه در نگهداری آن مطلب میشود
- بر اساس واقعیت علمی، برای داشتن بیشترین کارایی، بهتر است بیشتر وقتمان را صرف یادآوری آموختههایمان بکنیم؛ نه صرفاً خواندن مجدد آنها
- در روش تسط دائمی، ما این کار را توسط فلشکارت های آماده انجام میدهیم و با این کار توانایی خود را در به یادآوری معنی کلمات، تلفظ آنها و اصول گرامر تقویت میکنیم. بعداً خواهیم دید که چگونه این روش در کنار استفاده از صوت، تصویر و تجربیات شخصی خود ما، پایه و اساس یک سیستم بهخاطرسپاری را میسازد؛ سیستمی قدرتمند و مطمئن برای یادگیری بهتر و دائمی زبان انگلیسی.
- روش تسلط دائمی (Fluent Forever)، معرفی و نقد
- دفتر خوشنویسی زبان انگلیسی
- اصل اول حافظه: چگونه احتمال فراموشی را کاهش دهیم؟
- اصل دوم حافظه: بهتر است گاهی تنبل باشیم
- اصل سوم حافظه : بازخوانی نکنیم؛ به یاد بیاوریم
- اصل چهارم حافظه : بازی آزمودن حافظه
- اصل پنجم حافظه : بازنویسی گذشته
- پنج اصل حفظ و به خاطرسپاری دائمی آموختهها
- پرسشنامه ارسالی برای ۱۰۰۰۰ نفر (چرا زبان یاد نمیگیریم؟)
- نقشه راه علمی یادگیری واقعی زبان از ۰ تا ۱۰۰ به صورت گام به گام
- یادگیری زبان انگلیسی به تنهایی
- با زبان میخواهید انگلیسی چکار کنید؟ پروژه واقعی
به نظرم هر چند سخت است اما در فلش کارت ها بخش صوت برای جملات هم قرار بدهید
راستش عمو هوشنگ ما یک سال پیش این رو پیاده کردیم (یعنی تبدیل هر متنی در سایت به صوت به کمک هوش مصنوعی) اما به دلیل مشکل فنی که در بخش فلش کارتها داریم، هنوز نتونستیم این رو سوار کنیم روی برنامه مون. البته مسئله اصلی ما این هست که برنامه نویس بخش فلش کارتها مهاجرت کرده و دسترسی بهش برامون سخت هست. اما قطعاً این ویژگی رو اضافه خواهیم کرد.
با سلام
ممنون از مطالب مفیدتون . ممنون میشم منابع این مطالب هم معرفی کنید
هیوای عزیز
فکر میکنم به جای کلمه بادم در عبارت"یک اسب دریایی و یک هسته بادم؛ دو عضو مهم، درون مغز ما" باید نوشته بشه بادام.
علیرضا اینجا مثلاً تلاش کردیم کمی طنز وارد این تیتر بکنیم. چون این دو عضو مهمی که داریم طبق توضیحی که در درس دادیم مرتبط هستن به اسب دریایی و بادام.
خلاصه میکنم : یاداوری فعالانه به مراتب سودمند تر است
مثلا در زبان انگلیسی به جای روخوانی همه کلمات دستمون رو روی معنی بذاریم وبه این نحو از خودمون امتحان بگیریم
البته فکر کنم متوجه شدم منظور از خواندن مجدد، خواندن در همان زمان یادگیری باشه و یادآوری مربوط به زمانهای دورتره
سلام هیوا جان اینجا منظور از یادآوری همان امتحان دادنه؟
بر اساس واقعیت علمی، برای داشتن بیشترین کارایی، بهتر است بیشتر وقتمان را صرف یادآوری آموختههایمان بکنیم؛ نه صرفاً خواندن مجدد آنها
فرق بین یادآوری و خواندن مجدد چه می تونه باشه
سلام معصومه عزیز،
منظور این است که دوباره خواندن یا review یک نکته، اثربخشی کمتری داره نسبت به recall یا یادآوری داره. منظور از recall این هست که بدون خواندن دوباره و نگاه کردن به اون نکته، فکر کنیم و چیزی که بلد هستیم رو از حافظه بازیابی کنیم.
سلام
یه لینک اختیاری گذاشتید با عنوان اختیاری: مردی بدون هیپوکمپس؛ زندگی در گذشته روش کلیک میکنیم مجدد همین صفحه باز میشه
الان منوجه شدم..یه کادر باز میشه.
عذر میخوام