ما هر مشکلی که داریم را به شکل یک الگوی ناکارآمد میبینیم. این را در نوشته زیر توضیح دادهایم:
مشکلات روانی یا الگوهای روانی ناکارآمد
برای مثال ما اهمالکاری داریم چون به شیوه و الگوی خاصی، فکر میکنیم، احساس میکنیم، رفتار میکنیم و در ارتباط با دیگران عمل میکنیم.
در واقع هدف ما، بهتر انجام دادن کارهاست. یعنی در بعد انجام کارها یا Accomplishment هستیم:
Work Confidence Capacity یا ظرفیت اطمینان در کار، یک روش سالم و کارآمد است برای انجام کارها و پروژههاست.
Work Confidence Capacity یعنی مطمئن بودن نسبت به خودمان که خوب کار میکنیم، کارها را به سرانجام میرسانیم و نتیجه و خروجی با کیفیت تولید میکنیم.
اعتماد به کار در زمینه روانشناسی به معنای احساس اعتماد به نفس یا اطمینان به خود در توانایی انجام کارها به خوبی، بهبود وظایف و تولید کار با کیفیت است. این به معنای این است که شمابه آنچه که انجام میدهید یا خلق میکنید اهمیت میدهید و متعهد هستید.. در نتیجه هر آنچه که باید انجام شود را بدون اضطراب، تعلل و اهمال فراهم میکنید.
لازمه آن این است که شما بتوانید از قبل برای آنچه که نیاز است انجام شود یا برای اهداف کلانتر زندگیتان برنامهریزی کنید، آن هم با احساس اطمینان درونی در مورد اینکه آنچه انتخاب کردهاید انجام دهید را میتوانید به نتیجه و سرانجام برسانید. هر چند به این نکته هم توجه دارید که این کار ممکن است با گذر زمان تغییر کند.
وقتی چیزی به شکل مورد انتظار انجام نشود، این را به عنوان بازخورد در مورد اینکه باید یک رویکرد متفاوت امتحان کنید میپذیرید. هرگز این را به عنوان دلیل اینکه ناکافی یا شکستخورده هستید نمیپندارید.
شما هر وقت کار اقتضا کند، سخت تلاش میکنید و هر وقت لازم شد، ریلکس و آسان با کار رویارو میشوید: نه تنبلی میکنید، نه زیاد سخت میگیرید. در نتیجه شما علاقهمند به تولید کار با کیفیت هستید بدون اینکه نیازی به کمالطلبی داشته باشید.
کسی که این توانمندی را دارد باور دارد که:
- من میتوانم کارها و وظایفم را به صورت کارآمد و بدون استرس یا فشار انجام دهم و به اندازه کافی فرصت برای استراحت و سرگرمی داشته باشم.
- من اعتماد به نفس دارم که میتوانم وظایف را خوب انجام دهم و در تلاشهایم موفق باشم.
- من میتوانم کارهایم را رصد و پیگیری کنم، تمرکز خود را حفظ کنم و اولویتها را تعیین کنم.
- من میتوانم تصمیماتی درباره اینکه چه کاری انجام دهم و جهت بزرگتر زندگیام به کدام سو باشد، بگیرم.
این ظرفیت یا توانمندی، یک طیف است. پس شما نیازی به این ندارید که این ظرفیت را به صورت کامل داشته باشید تا از آن لذت ببرید و اثرات مثبت آن را در زندگیتان تجربه کنید. کافیست فقط به سوی داشتن هر چه بیشتر آن کار کنید.
تغییر: دوره اهمالکاری
اما چگونه الگوی اهمالکاری را به ظرفیتهای مکمل آن تبدیل کنیم؟ قبلاً به رویکرد کلی ما برای انجام چنین کاری اشاره کردیم: مسیر درمانی تبدیل مشکل به ظرفیت
اما این مسیر را در این بعد (accomplishment) و برای تبدیل الگویی مانند اهمالکاری چگونه انجام دهیم؟
انجام این کار نیاز به ابزارها، پلتفرم، تمرینها و مسیر اجرایی مشخصی دارد. چنین مواردی نیازمند یک محیط متفاوت نسبت به یک مجموعه نوشته و مقاله دارند. برای همین ما برای چنین مواردی یک محیط اختصاصی و آموزشی داریم شامل تعدادی دوره، درس، تمرین و آزمون، ابزارهایی برای پیگیری و ساخت عادت و برنامه ریزی و هر آنچه که نیاز است.
برای نمونه، در این محیط و پلتفرم، یک دوره مجزا برای اهمالکاری داریم:
این دوره شامل درسها، تمرینها و آزمونها و امکانات متعدد دیگری است که به ما کمک میکند مشکلاتی که داریم را تبدیل کنیم به توانمندها و مهارتهای لازم:
برای دسترسی به این دوره نیاز است که زمان بگذاریم و متعهد باشیم که این مسیر را طی کنیم. به همین دلیل باید ثبتنام کنیم و به صورت جدی این دوره را طی کنیم.
- موانع روانی و رفتاری یادگیری زبان انگلیسی (مانند اهمالکاری و بینظمی)
- مشکلات روانی یا الگوهای روانی ناکارآمد
- قطبیت و جنگ درونی ما
- حل مشکلات و الگوها، به کمک ظرفیتها
- مسیر درمانی تبدیل مشکل به ظرفیت
- دستهبندی مشکلات روان ما
- ۱) مشکلات شخصی ما
- ۲) مشکلات بین ما و دیگران
- ۳) مشکلات و درگیریهای درونی ما
- ۳) مشکلات و درگیریهای درونی ما-۱-بعد انجام کارها
- ۳) مشکلات و درگیریهای درونی ما-۲-بعد کیفیت انجام کارها
- ۳) مشکلات و درگیریهای درونی ما-۳-بعد سرزنش خود
- اطمینان به خود در زمینه انجام کارها (ظرفیت)
- انجام راحت و آسان کارها (ظرفیت)
- عزت نفس (ظرفیت)